امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

راه انداختن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
to start, to put in working order, to commission, to raise(money)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت راه انداختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «راه انداختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/راه انداختن

لغات نزدیک راه انداختن

پیشنهاد بهبود معانی